سال نو مبارک
میان بقچه زمین
همیشه یک صدای خوب
یک طلوع تازه هست
که دستهای سخت هر درخت
و چشم های هر پرنده مهاجری به انتظار اوست
و دیدنش
اگرچه بارها و بارها
ولی درست مثل خنده ای دوباره تازه است
و راه او
در امتداد راه سبز جویبار
درون قلب دانه ای درون خاک
کنار من کنار تو
و نام او
بهار
به امید آمدن بهار دلها